آسیب های مفصل شانه/ ناپایداری شانه
مفصل شانه با حرکت بسیار خود، امکان انجام کارهای متنوعی را برای ما فراهم می نماید اما این آزادی در حرکت با بهایی همراه است؛ شانه شایع ترین مفصلی است که درگیر مشکلات ناپایداری و دررفتگی می گردد.
ناپایداری شانه عبارت است از احساس ناراحتی، شلی و یا حس بیرون زدگی شانه.
برای طراحی بهترین برنامه درمانی و پیش بینی زمان احتمالی بهبودی، مناسب است نوع ناپایداری مشخص گردد؛ بدین منظور یک سیستم طبقه بندی را بر اساس دفعات دررفتگی در یک سال، علت ایجاد، جهت دررفتگی و شدت آسیب تعریف می کنیم.
دفعات تکرار ناپایداری به صورت غیر مستقیم به تعیین شدت آسیب و متعاقب آن به انتخاب مسیر درمانی مناسب کمک می کند. بدین منظور تعداد دوره های ناپایداری و علائم طی یک سال بررسی خواهد شد؛ بر این اساس 3 گروه در نظر گرفته می شوند: افرادی که در 1 سال تنها 1 بار تجربه ناپایداری را گزارش می کنند؛ افرادی که 2 الی 5 بار ناپایداری را طی 1 سال گزارش می کنند و نهایتا افرادی که بیش از 5 دوره در سال علائم را تجربه می کنند.
علت یک آسیب می تواند تروما (ضربه) یا به صورت غیرتروماتیک (احساس شل و بی ثبات بودن شانه بدون وجود یک آسیب مشخص) باشد و بسته به این مسئله، روش درمانی و ملاحظات حین درمان متفاوت خواهد بود.
گزارشی که بیمار از آسیب می دهد، در تعیین جهت ناپایداری کمک کننده خواهد بود؛ بیمار می تواند مستقیما بگوید در کدام جهت (جلو، پشت، پایین) ناپایداری وجود دارد و یا وضعیت تشدید کننده علائم را نشان دهد (برای مثال افرادی که ناپایداری قدامی دارند، با بردن دست ها به پشت سر و دور کردن آرنج ها از همدیگر تشدید علائم را تجربه می کنند و افراد با ناپایداری خلفی در زمان هل دادن جسمی در جلوی بدن). حال اگر بیمار نتواند گزارش دقیقی به درمانگر ارائه دهد تست های تشخیصی مخصوصی در این زمینه اجرا می گردد.
تعیین جهت ناپایداری در تعیین حرکات خطرناک برای شانه و طراحی تمرینات درمانی بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
در رابطه با شدت یا وخامت آسیب با دو مفهوم دررفتگی و نیمه دررفتگی مواجه هستیم؛ تمایز این دو حالت از همدیگر ممکن است کمی دشوار باشد اما به طور کلی می توان گفت در موارد نیمه دررفتگی شانه خودش جا می رود اما در دررفتگی خیر؛ بنابراین سوالی که در این زمینه از بیمار پرسیده می شود اینگونه خواهد بود : ” آیا برای جا انداختن شانه به کمک احتیاج پیدا کردی؟”. دانستن این مسئله به درک روشن تر درمانگر از آسیب کمک خواهد کرد.
درمان بر اساس طبقه بندی گفته شده، تنوع بالایی گرفته و باید متناسب با وضعیت بیمار طراحی گردد؛ با این حال تمام برنامه ها از یک اصول کلی پیروی می کنند که به آن ها اشاره می کنیم:
در صورتی که آسیب به صورت تروماتیک باشد:
* در ناپایداری های قدامی مراقب حرکات چرخش خارجی و بردن دست به عقب بدن باشید.
* در ناپایداری های خلفی مراقب حرکات چرخش داخلی و بردن دست به سمت شانه مقابل باشید.
کاهش درد و التهاب، به دست آوردن دامنه بدون درد، پیشگیری از آتروفی و تحلیل عضلات، به دست آوردن ثبات داینامیک و بهبود حس عمقی از دیگر اهداف درمانی این فاز هستند.
* در این فاز بهتر است تمرینات تقویتی به صورت انقباض های ایزومتریک (انقباض عضله بدون ایجاد حرکت) و پایین تر از حداکثر توانایی فرد باشد.
بهبود قدرت عضلات (خصوصا عضلات کتف و چرخاننده های خارجی)، به دست آوردن حرکات نرمال مفصلی (آرتروکینماتیک)، بهبود حس عمقی، ثبات داینامیک و کنترل عصبی-عضلانی از اهداف اصلی این فاز درمانی هستند:
پیشرفت تمرینات دامنه حرکتی به زوایای 90 درجه ابداکشن (بالا آوردن دست از پهلو) و شروع تمرینات تقویتی ایزوتونیک (انقباض عضلانی همراه حرکت) را در این فاز خواهیم داشت.
* حتی در این دوره زمانی در موارد ناپایداری های قدامی باید مراقب دامنه های انتهایی حرکت بردن دست به عقب باشیم.
در صورتی که آسیب به صورت غیرتروماتیک باشد:
به منظور کمک به ثبات ناحیه ممکن است استفاده از بریس یا تیپ های مختلف تجویز شوند. در این حالت نیز مشابه وضعیت تروماتیک کششی به ساختارهای کپسولی وارد نمی کنیم. دامنه را به صورت تدریجی و بدون فشار به دست آورده و معمولا طی 4 الی 6 هفته به 90 درجه ابداکشن (بالا بردن دست از پهلو) می رسیم.
* در ناپایداری های قدامی مراقب حرکات چرخش خارجی و بردن دست به عقب بدن باشید.
* در ناپایداری های خلفی مراقب حرکات چرخش داخلی و بردن دست به سمت شانه مقابل باشید.
*در این فاز انجام تمرینات زنجیره بسته (مثل قرار گرفتن در حالت شنا و وزن اندازی متناوب روی دست ها) در ناپایداری های خلفی ممنوع می باشد.
در این فاز بر تنوع و شدت تمرینات می افزاییم اما همچنان مراقب دامنه های انتهایی حرکات باید باشیم.