آسیب های مفصل زانو / آسیب منیسک
منیسک زانو بافت فیبری-غضروفی می باشد که باتوجه به جهت گیری خاص فیبرهای خود می تواند نیروهای محوری وارده به مفصل (مثل نیروی حاصل از وزن بدن در حالت ایستاده) را در جهت شعاعی پخش سازد و سلامت مفصل زانو را در طولانی مدت تامین نماید. نقش های بسیار منیسک در افزایش سطح و فاصله مفصلی، تحمل وانتقال نیرو ها، جذب ضربه ها، افزایش ثبات مفصل و در عین حال روان کردن حرکات زانو و… اهمیت این بافت را مشخص می سازد.
منیسک از نظر خونرسانی ساختار خاصی دارد، به صورتی که اگر آن را به سه قسمت عمودی تقسیم کنیم، قسمت خارجی آن (خصوصا در سنین جوانی) خونرسانی نسبتا خوبی دارد و قسمت داخلی فاقد عروق خونی و قسمت میانی وضعیتی بینابین دو قسمت داخلی و خارجی را دارد; این مسئله برای تصمیم گیری روند درمانی و نوع جراحی بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
آسیب منیسک ها غالبا به صورت پارگی می باشد. حرکاتی مثل چرخش های ناگهانی در حالت نیمه خمیده زانو (کف پا روی زمین و چرخش تنه و ران روی زانو) و تغییر جهت های ناگهانی از جمله مکانیسم های آسیب زا برای منیسک محسوب می شوند.
به طور کلی می توان آسیب های منیسک را به صورت یک طیف در نظر گرفت که یک سر آن بیماران جوانی هستند که سطح مفصلی و منیسک در آن ها سالم بوده و یک نیروی قابل توجه باعث پارگی منیسک شده است و در سر دیگر طیف بیماران مسن تر (بالای ۴۰ سال) را داریم که علائمی از آسیب غضروف مفصلی و تغییرات تخریبی در منیسک داشته و حال با نیروی کمتری نسبت به حالت اول، یک درد حاد و جدید در زانوی بیمار ایجاد شده است.
شدت درد و تورم به دنبال پارگی منیسک بسته به نوع ومحل آسیب می تواند بسیار متنوع باشد; در مواردی که پارگی کوچک است، ممکن است به صورت آنی علائمی نداشته و درد و تورم را بعد از 24 الی 48 ساعت شاهد باشیم. بیماران با آسیب های جدی تر، علائم شدید تری مثل تورم و درد بیشتر، محدودیت حرکتی در فاصله کوتاهی بعد آسیب، حالت قفل کردن های متناوب و صداهای کلیک مانند هنگام باز شدن مفصل را ایجاد می نمایند.
محل درد اگر به صورت افقی در خط مفصلی بیمار گزارش شود، راهنمای خوبی برای تشخیص آسیب منیسک می باشد اگرچه الگوهای دیگری هم در بیماران گزارش می شود اما درد خط مفصلی در اکثر موارد نشانه پارگی منیسک است.
▪ برای رسیدن به تشخیص قطعی تر بعد از انجام تست های اختصاصی توسط درمانگر، انجام ام آر آی برای بررسی دقیق تر نوع و محل آسیب توصیه می شود.
بسته به شدت و محل آسیب، سن بیمار، آسیب های همراه و سطح فعالیت بیمار درمان انتخابی می تواند متفاوت باشد.
برای مثال در مواردی که پارگی خیلی کوچک باشد یا در موارد پارگی های تخریبی، انتهای طیف گفته شده، که بیمار درد دارد اما علائمی مثل قفل کردن زانو و محدودیت دامنه حرکتی را گزارش نمی کند، اغلب یک دوره درمان غیرتهاجمی مثل فیزیوتراپی انجام می گیرد و در صورتی که بهبودی حاصل نشود گزینه های جراحی مورد بررسی قرار می گیرند.
درمان های جراحی با هدف حفظ هرچه بیشتر منیسک صورت می گیرند و مجددا بسته به نوع آسیب، سن بیمار و… تکنیک مورد استفاده متفاوت خواهد بود. برداشتن قسمت پاره شده منیسک، ترمیم ناحیه پارگی با کمک بخیه و پیوند منیسک از جمله روش های جراحی مرسوم محسوب می شوند.
توانبخشی بعد از جراحی های منیسکتومی (برداشتن قسمت پاره شده منیسک) روند سریعی را طی می کند و گاه طی ۴ هفته می توان فرد را به سطح فعالیت های پیش از آسیب رساند. اگرچه این روش جراحی بازگشت سریعی به زندگی عادی دارد اما ضعف اصلی آن افزایش فشار وارده به مفصل و مستعد کردن بیمار به آرتروز زود رس می باشد.
ترمیم منیسک در طولانی مدت نتایج خوبی را به همراه دارد اما علت اینکه همیشه تکنیک انتخابی ما ترمیم نیست دو مسئله می باشد: ترمیم منیسک در قسمت هایی موثر است که خونرسانی داشته و بافت توانایی ترمیم شدن داشته باشد که همانطور که گفتیم قسمت های داخلی منیسک فاقد عروق خونی هستند و اغلب ترمیم در این ناحیه تجویز نمی شود. مسئله بعدی مراقبت ها و توانبخشی بعد از جراحی می باشد که بسیار سخت گیرانه و طولانی تر از جراحی منیسکتومی می باشد و در پروسه توانبخشی آن احتیاط های بسیاری باید رعایت شود.